خداي نزديک من

بازم سلام،خدايا چقدرحضورتو توي زندگيم احساس مي کنم.کمک کن اين احساس قوي تر بشه.کمک کن تو اين راهي که پيش گرفتم برام جز خيرو منفعت نداشته باشه،تويي که از هرآنچه دروجود من ميگذره آگاهي ومن از وجود تو خوشحالم و بازم به خاطر همه ي موهبتات تورو شکر مي کنم .بهم کمک کن که قدرشونو بدونم و ناسپاسي نکنم.دوستت دارم

خداي نزديک من...

  گفتم....   گفتم : تو شيرين مني گفتا : تو فرهادي مگر ؟ گفتم : خرابت مي شوم گفتا : تو آبــادي مــگــر ؟ گفتم : ندادي دل به مـن گفتا : تو جان دادي مگر؟ گفتم : ز کويت مي روم گفتا : تــو آزادي مــگر ؟ خداي نزديک من...

روز پاييزي ميلاد تو در يادم هست روز خاکستري سرد سفر يادت نيست ناله ي ناخوش از شاخه جدا ماندن من در شب آخر پرواز خطر يادت نيست تلخي فاصله ها نيز به يادت مانده ست نيزه بر باد نشسته ست و سپر يادت نيست يادم هست يادت نيست ... خواب روزانه اگر در خور تعبير نبود پس چرا گشت شبانه ، دربدر يادت نيست من به خط و خبري از تو قناعت کردم قاصدک کاش نگويي که خبر يادت نيست يادم هست يادت نيست ... عطش خشک تو بر ريگ بيابان ماسيد کوزه اي دادمت اي تشنه ، مگر يادت نيست تو که خود سوزي هر شب پره را مي فهمي باورم نيست که مرگ بال و پر يادت نيست تو به دل ريخته گان چشم نداري بيدل آنچنان غرق غروبي که سحر يادت نيست يادم هست يادت نيست خداي نزديک من...

و خدايي که در اين نزديکيست/لاي اين شب بوها لاي آن کاج بلنددوست خوبم، خداي مهربونم سلام، باز هم روزگار بسيار سخت براي هممون و من مستاصل از همه چيز و همه کس فقط به تو اميدوارم و خودت ميدوني چه عمق اميدواري دارم، اميدوارم  مثل بقيه نوشته هام، چند وقت ديگه که ان شاالله خيلي دور نباشه، بيام و بخونم و و باشوق و شور دروني فکر کنم به اينکه اين ها هم به خير گذشت الحمدلله. خدايا توان بده، درايت بده و قدرت تصميمگيري درست به هممون، خدايا هرآنچه که صلاحه، به قلب و روح هممون سرازير کن، خدايا ميدوني که تنها پناه همه ما هستي. خدايا فقط ميتونم صدات کنم و چشم به لطف و مهربونيت داشته باشم خداي نزديک من...